سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دست خط ...

یا زهرا , • نظر

بسم الله الرحمن الرحیم.

کربلا کربلا ما داریم می آییم...
.
..
...

کربلا حرم حق است و هیچ کس را جز یاران امام حسین (ع) راهی بسوی حقیقت نیست.
کربلا ما را نیز در خیل کربلائیان بپذیر .

ما می آییم تا برخاک تو بوسه زنیم و آنگاه راهی دیار قدس شویم...

یا حسین.

اینارا لابلای نوشته های سالها قبل از این. لابلای نوشته های جنوبم پیدا کردم.اردوی بلاگ تا پلاک.

خیلی کارها رو توصیه کردن که تووی یه دوره ی زمانی 40 روزه  انجام بدم. فلان کار رو بکن, بهمان کار رو ترک کن. ...

ولی بیش از هرچیز, خانومم. بانوی من. سرورم... یا زهرا میخوام در آغوش شما باشم. آرام و مطمعن. آرام... ولی اعمال توصیه شده را هم با اندیشه ای طماع دنبال میکنم. دلم نمیخواد وقتی پام رسید به آستان درب حرم, حسرت تمام وجودم رو غرق کنه. شاید سالها طول بکشه تا اسمم بره توو لیست آدمهایی که اون دیار رو می بینن . ولی ای کاش خانومم خودتون سفارش من رو به پسرتون میکردین به آقام امیرالمومنین ... خانومم یادتون هست؟! همین ایام بود همین روزها... دهه ی فاطمیه رو میگم. اولین باری که روبروی درب خانه ی شما ایستادم... اولین باری که... تسبیح توو دستم بود و با تمام وجود لعنها را به سمتی میگفتن ,سمت و سویی که اون زن رو بخاک سپردن .

از همون روزها معنی عمیق نگاه کردن و بصیر نگاه کردن رو سعی کردم یاد بگیرم... اینکه گاهی البته فقط گاهی همونی رو ببینم که میخوام و همیشه اون چیزهایی رو ببینم که باید و تمام سعیم این باشه که بایدها و نبایدها رو درست یاد بگیرم. اینکه تا اینجا هستم. توو شرکت .وقتی اون مهندسچی راه میوفته توو راهرو و ترانه چه چه میزنه, و برای همکاران فقط کمی عجیب به نظر میرسه, من زیادهم بهش گیر ندم , در عوض گوشهام اونقدر سمیع شده باشن که همزمانش از توضیح مهندس یزدانی که داره برای طلاکوب دلیل انتخاب مدلهای ابزاردقیقها رو میگه نکته برداری کنم. سعی کنم گوشم فقط دروازه ای برای اصوات نباشه , گوشم سمیع بشه سمیع. تا وقتی میام مدینه.. کربلا گوشم فقط زیارتها رو بشنوه و قرائتهای قرآن رو. گوشم حواسش به روضه ها باشه... آخه اینجاها اتفاقت زیادی رخ داده...

یه گوشه ی مدینه , صدا میاد توو کوچه   انگار یکی با گِریه کمک میخواد توو کوچه
یه آقازاده مضطر, میزنه این در_اون در   با لُکنت زبونش هی میگه پاشو مادر
... ....