• وبلاگ : دست خط ...
  • يادداشت : اردوو چيطور شروع شد؟ (نگاه و پلاكهاي چروك خورده...9)
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + شكوفه 
    جان؟!
    کيا؟!
    با چه کارواني؟!!!
    اخه مشکل اينه که کار فرهنگيو ميذارن واس دقيقه 90!!
    ماها که همه دانشجوييم و هر کدوم هزار بدبختي داريم! کار فرهنگيو کم کم از يک ماه قبل انجام ميديم!!
    ريز برنامه ي فرهنگيو ميبنديم و واس کار نشريه و امثالهم هم يک ماه کار ميکنيم!از همون موقعي که حرف اردو ميشه!
    ديگه چه برسه به بچه هاي وبلاگي که ازشون انتظار ميره!!

    شما که چند بار باهاشون بوديد...چرا انتقاداتتون رو منتقل نميکنيد؟!
    البته اينم در نظر بگيريد که هميشه همينجوريه!!به حرف يه نفر گوش نميدن!!

    به بقيه هم بگيد بگن!به علاوه شما به يک نفر فقط(مثلا فقط به اقاي احسان بخش) نگيد!
    يه کاري کنيد سال بعد بهتر بشه!نه عين همون يا خداي نکرده بد تر:)

    ما دلمون سوختس دوست جون!
    امسال کلا طلبيده نشديم مناطق!

    حالا جدا کيا با کجا رفتن؟!
    پاسخ

    عزيز دل منظورم کارواني بود که بعد از اردووي ما يکسري از بروبچ وبلاگي تووش دعوت شده بودن. اردوويي که براي شرکت کنندگان همايش مربوط به جنگ نرم سايبري بودس...............
    + شكوفه 
    جاي ما چقد خالي بوده پس!!

    جواب نديد به سوالم ها!!!!!!!!!!!:D
    پاسخ

    سلام و عرض ادب. جادون خالي؟؟؟ اولاش جادون خالي بود........ ولي ...... انشالله قسمت بشه سالي ديگه با يه کارواني پر محتوا. يه کارواني که از نظري فرهنگي يوخده مثبت تر کار کنه همسفر بشيم. آخه عزيز دل. من از کار و زندگيم آ شوما از درس و بحث کم ميزاري تا بيايي يوخده توو سرزمينهاي جنوب. سرزمينهاي معطر آ با صفاي ولايتمدار جنوب فقط ديدن کني؟؟؟؟؟؟؟؟؟ عزيز دل تو اگه جاي من بودي آ اين اردووي بلاگ تا پلاک 5 رو مي رفتي آ بر ميگشتي آ 3 روز بعدش با خبر ميشدي خيلي از بروبچ ( چه اونهايي که مسئولي فرهنگي همين اردوو بودن آ چه اونهايي که عيني من هيچکاره بودن) دوباره راهي سرزمينهاي نور شدن .اونهم با چه کارواني.............اونهم با چه راوياني ............... اونهم با چه برنامه هايي......... چقدر دلت ميسوخت؟؟؟؟؟؟