• وبلاگ : دست خط ...
  • يادداشت : پلاكهاي تنها مانده .....22
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام

    خوشا به سعادتتان

    اگر چه داغمان را تازه كرديد اما زيبا و بود و با صفا . لذا حقير نيز در وصف حال خويش ، شعري از مرحوم معيري را تقديم حضورتان مي نمايم :

    ياد ايامي که در گلشن فغاني داشتم/ در ميان لاله و گل آشياني داشتم

    گرد آن شمع طرب مي سوختم پروانه وار/ پاي آن سرو روان اشک رواني داشتم

    آتشم بر جان ولي از شکوه لب خاموش بود/ عشق را از اشک حسرت ترجماني داشتم

    چون سرشک از شوق بودم خاکبوس در گهي/ چون غبار از شکر سر بر آستاني داشتم

    در خزان با سرو و نسرينم بهاري تازه بود/ در زمين با ماه و پروين آسماني داشتم

    درد بي عشق زجانم برده طاقت ورنه من/ داشتم آرام تا آرام جاني داشتم

    بلبل طبعم «رهي» باشد زتنهايي خموش/ نغمه ها بودي مرا تا هم زباني داشتم