وبلاگ :
دست خط ...
يادداشت :
28. شهيدان را شهيدان ميشناسن(پلاكهاي تنها مانده)
نظرات :
1
خصوصي ،
8
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
دو كلمه حرف حساب
سلام،
خوبه كه پلاك به پلاك خاطره ها رو مي نويسيد ...
مطلبي كه هست اينه كه يادمه كه ما شب ها نهايتا كمي اذيت مي كرديم و با كمي خنده و شوخي و كمي هم تشر مستر بهراميو اون حضرت آقا (مجاهد) مثل بچه هاي خوب مي خوابيديم/
پس اين همه متكا كه نخ نما شده بود و همه چيش ريخته بود به هم مال اين بود كه شبا مي زديد توي سر هم ؟
مگه شما اصلا متكا داشتيد
ما كه روي پتو خوابيديم (شكلك ناراحت)
پاسخ
سلام و عرض ادب . البته ما همه چي تکميل بوديم........در ضمن حضرات مسئولين خودشون از تماشاچيان خوش رو و خوش اخلاق بودن .