سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دست خط ...

نظر

صبحِ کله سحر , تلفن زنگ زد, خانم محمدی بود. قاشق یکبارمصرفهاشون تمام شده بود و تووی اون ساعت مغازه ای باز نبود. ظاهراً دیروز یکی از بزرگوارانی که اومده بوده برای کمک به آشپزخونه قاشقها رو (مصرف شده و نشده) همه رو باهم ریخته بوده. خب دیگه پیش میاد.

بابا گفتن چند  دسته باید از قبل مونده باشه , ما هم الآن راهی میشیم بیاییم روضه. قاشقم میاریم, به حاج خانم بگین نگران نباشن الآن میرسیم.

وسطِ زیارت عاشورا بود. رسیدیم به مراسم. مجلس عزای اباعبدالله شلوغ بود. ماشالله . خوش به سعادت این مردم , با این همتشون. این مجلس از اون مجلسهاییه که بیش از پنجاه سال قدمت داره. 50 سالِ دهه ی عاشورا مراسم از نماز صبح برقرار میشه. این پرچم عزای حسینی 50 سال هست که برپاست.

شکرِ خدا که نانِ شبِ ما حسین شد
        ممنون ِ لطفِ مادرِ این خانواده ایم

داریم با حسین - حسین پیر میشویم
       خوشحال از این جوانیِ از دست داده ایم

یازهرا

بفرمایید روضه پسر فاطمه ی زهرا.

                                           بفرمایید.........