• وبلاگ : دست خط ...
  • يادداشت : 25.غروب آخرين جمعه سال(پلاكهاي تنها مانده)
  • نظرات : 2 خصوصي ، 8 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    بسم الله

    سلام عليكم .

    ظاهرا برادر گرامي ما آقاي ژيانپور حرف ما رو نگرفتن.

    لطفا بحث هاي قبلي رو بخونيد . حرف من روي بي شناخت راي دادن تو يه شهري بود كه مردمش مشكلات خاص خودشون رو داشتند .

    از همون اول هم طرفدار دكتر بوديم به دكتر راي داديم . هنوز هم حمايت مي كنيم . آقاي ژيانپور سعي كنيد اول بفهميد بحث سر چي هست بعد نظراتتون رو اعلام كنيد .

    يا امير المومنين حيدر كرار (ع)

    پاسخ

    بسم الله الرحمن الرحيم . سلام و عرض ادب .جناب منطقه ممنوعه . اولا يه لطفي کنين و بحث پيش اومده رو در قسمت نظرات همين متن يا متن مربوطه (متن قبلي) ادامه بدين.(در غير اينصورت جهت منحرف نشدن اصل موضوع وبلاگ نظرتون حذف ميشه)در ثاني نظر جناب ژيانپور بسيار شيوا و به جا بود . امثال شما که ديد درست و به روزي نسبت به سياست ندارين . يعني ظاهرا هنوز ديد سياسيتون توي به قول خودتون همون رساله محدود ميشه وضع راي دادنتون همينطوره که ايشون فرمودن. درسته بحث سر راي دادن در شهر ديگه بود ولي خودتون اسم سياست رو آوردين . و اينکه سياست تقليديست ...........(غير از اين که نبود؟؟؟؟؟؟؟؟) ما وظيفمون راي دادن بود . زمان اردو مناسب نبود . ولي وقتي در شرايطي قرار گرفتيم که چاره اي نداشتيم . درستش اين بود که با پرس و جو و تحقيق فرد مناسب رو شناسايي مي کرديم. حالا که کار مجلس ما به حذب . حذب بازي هم رسيده . بهتر بود فرد کاري و دلسوز مردم رو توي شهري که مي خواستيم راي بديم پيدا کنيم که در ضمن عضو حذب و دسته اي باشه که خودمون هم تاييدش مي کرديم ......باز تکرار ميکنم اين بحث رو فقط توي اين متن و متن قبلي ادامه بدين- در غير اينصورت حذف ميشه.از توجه و نظر لطفتون ممنون و سپاسگزار