سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دست خط ...

نظر

کلاسی دوم دبستان بودم. دوستام رو کلی شارژ کرده بودم که بیاییم با هم برای روز 12 بهمن یک گروه سرود تشکیل بدیم و بریم بالای صف سرود اجرا کنیم. توی خونه مامانم سرود:
( آمریکا ننگ به نیرنگ تو ........خون جوانان ما میچکد از چنگ تو) رو باهام کار کرد.
چند روز با دوستام کار کردم ...
بهشون گفته بودم کافیه شما فقط همین بیت رو از حفظ کنید . بقیش رو خودم می خونم . آخه من تک خون گروه سرودم . روز 12 بهمن رسید و ما رفتیم بالای صف مرتب و منظم ایستادیم . من وسط جمعیت بودم . صفهای گروه سرود رو روی پله ها تشکیل داده بودیم. من میکروفن دستم بود و تک خونی رو شروع کردم . به جای مخصوص خوندن بیت که میرسیدیم من با آرنجم می زدم به بغل دستیم و بچه ها رو متوجه میکردم که باید اون دوتا بیت رو با من بخونن. سرود رو مامانم روو کاغذ نوشته بود تا از رووش بوخونم. یه وخت دیدم بچه ها خیلی بهمون میخندن.
اولش عصبانی شده بودم از دست دوستام که درست نیمی دونسن کوجای سرود رو باید با من تکرار کنن.
ولی به اشاره بقیه فهمیدم ...
فهمیدم به به همش تقصیری مامانمس.

مامان نازنینم برداشته بودن، سرود رو پشتی برگه های آگهی تبلیغات یکی از اقوام که برای مجلس کاندید شده بود... نوشته بودن. برای همین . اونطرفی برگه که داشتم میخوندم عکسهای مختلف با ژستهای مختلف آن بزرگوار بودس دستم...........

من هم به نوبه ی خودم از دوستان عزیزم  شکارچی .  فاطمه سادات .  دعوت به شرکت در این حرکت وبلاگی می کنم .

 

22 بهمن گرامی