سال نو و ایام اعتکاف و. . .
امسال نوروز خود را در نجف و کربلاو ... به شیرینی می گذرانم. انشالله.
خدا را هزاران بار شکر. درست شد. برنامه رفتنم ردیف شد. فقط نمی دونم چرا از جلسه توجیهیِ کاروان که اومدم بیرون، همسرِ مدیر کاروان که ایشون هم همسفر بودن مثل ندید بِدیدها با چشمهای گرد شده ای از من پرسید تنهایی تشریف میارین؟ عرض کردم بله. فقط نمی دونم چرا من را تووی یه کاروانی مثل شما که اینقدر کوچیکه انداختن. ظاهراً باید بعد از توکل برخدا، یکی از حاجاتم این باشه که از پسِ بانوانِ کاروان بَر بیام.
انشالله.
خدا رو شکر. همین که این سفر طلایی تووی کارنامه من قرار گرفت. فقط هزاران بار شکر.شکر
نوروزِ امسال(98)، ماه رجب رو در نجف و کنار مولا امیرالمومنین شروع می کنم. اولین شب جمع کربلا و اولین طلوع جمعه سامرا...