اولیش امروز خبر داد.
اولین رفیق نازنینی که رفت قاتی مرغا امروز خبر ازدواجشا با یه عزیزی که سالها آرزوشا داشت را داد.
این رفیق شفیقم دوکوهه که بودیم خیلی محکم و جدی میخواست که براش دعا کنیم یه شوهر جانباز گیرش بیاد. یکی از جانبازان انقلابی که روحیه و اخلاق و رفتارش زیاد هم عوض نشده باشه. من اون روزا هر چی سعی میکردم درکش کنم که چطور خواهان و راضی به چنین زندگی سختی هست نمیتونستم.
ولی امروز وقتی با اشتیاق از آغاز زندگیش و همسر جانبازش که یک پا نداره و از نظر شنوایی هم مشکل داره حرف میزد فقط به روحیه بالا و معرفتش حسودیم میشد. همین.
خلاصه اولیش پرید.
امام رضا منتظریم.