سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دست خط ...

نظر

 

امروز چهلمین روزیست که خانه بی تو پروینم پرتو های آفتاب را از لابلای درزهایش پذیرا میشود .

پروینم یگانه الماس خانه و خانواده همه دلتنگ تو هستیم . آره عزیز مهربان یکی یکی مشکلات که روو میشه تازه میفهمیم که الماس ترک خورده ی ما اصل بوده و یکتا .

کاش دل مهربونت رو همیشه همراهمون کنی

ز هجر روی تو بیقرارم ای پروین

زدوری تو اشگبارم ای پروین

چراغ خانه ی ما بعد تو شده خاموش

بدی تو روشنی شام تارم ای پروین

پدر ز داغ تو صبح و مسا بود گریان

که نیستی تو دگر در کنارم ای پروین

شده است مادر تو در غم و چنین گوید

که بعد تو بخدا بی قرارم ای پروین

علیرضا ز غمت روز و شب بود نالان

تو را کجا نگرم گلعذارم ای پروین

ضیایی همسر تو میکند چنین عنوان:

(بخواب زیر لحد داغدارم ای پروین

نباش فکر یتیمان بخواب و راحت باش

که من گلهای تو را جانثارم ای پروین)

دو چشم من که بیوفتد به روی طفلانت

چگونه شرح دهم غمگسارم ای پروین

همیشه در غم و اندوه، خواهران تو اند

چه گویم از غم تو بیقرارم ای پروین

ز جای خیز و ببین دائی و عموهایت

به اشک و ناله چگونه غمگسارم ای پروین

معلمان ز فراقت بگریه می گویند

به پاس خدمت تو شرمسارم ای پروین

چه رنجها تو کشیدی به مدرسه شب و روز

حلال کن همه را گلعذارم ای پروین 

سروده قائلی عموی تو به آه و فغان

که این بود به جهان یادگارم ای پروین

هزار و سیصد و هشتاد و شش میباشد

تو رفته ای ز جهان دل افکارم ای پروین