ظهر عاشورا...........
ظهری عاشورا شد. تک تک یاران امام شهید شدن...
عاشورا از ظهر گذشت ...
سپاه اباعبدالله سربازانش همه شهید شدن در راه اهداف سرور و سالارشون....شهید شدن.....
فرزندان امام.... علی اکبر حتی علی اصغر... برادران امام , حتی ساقی کربلا... برادرزاده ها , قاسم , حتی عبدالله...
کاش امروز بشود آنچه باید ......
نیمیدونم دلهامون رو این شبها و روزها آماده یوخده تحول کردیم؟
بیبین من آ شوما به هر حال این شبها و روزها توو روضه ها شرکت کردیم آ پا انواع و اقسامی منبرها نیشستیم. مگه نه؟
خب . پس چه اون حضرات سطحی نگر تیکه بندازند, چه نندازند . من آ شوما توو روضه های امام حسینمون بودیم آ هستیم. ما برا شرکت توو مراسمی عزاداری امام حسینمون _ فرزند فاطمه زهرا(س) جدّ امام زمانمون_ رفتیم آ به سروسینه زدیم. ما برا وسیع شدنی دیدگاهمون پا منبری بعضی اساتید نشستیم. امیدمونم به اینس که تحویلی لازم توو افکارمون ایجاد شده باشد. اونقدری که پَسی این شیطونیا رفیق آ رفقا.........همکلاسیا...........همکارا..... بر بیایم.
انشالله از فردا وقتی حضراتی که از خودشون هیچی ندارند آ تمومی حرفاشون, کلمه به کلمه ی پچ پچ کردناشون کپی شده از شبکه های ضدی نظامشونس شروع می کنند به تیکه انداختن (تمسخر روضه خونی ها, گریه کردنها , زنجیر زنی ها..... آه و ناله ازگرونیا و یادآوری سختیای زندگی تک تکمون) بتونیم به بهترین روش و به آرامی به زمین گرم و نرمشان بنشانیمشان , آنچنانی که به شیرین ترین روش روشنایی فسفرخانه هامونا روو نمایی کنیم از برایشان.
انشالله.