سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دست خط ...

 صبح کله سحر بعد از نماز صبح راهی وادی السلام شدیم. رفتیم برسر مزار پیامبران قوم عاد و قوم ثمود .

http://hajj.ir/_Shared/_Sites/Site(14)/ehsan/vaadi/vadi%2092.07%20(18).jpg

حضرت هود(علیه السلام) که پیامبر قوم عاد بود.
و
حضرت صالح(علیه السلام) که پیامبر قوم ثمود بود.

هوا هنوز روشن نشده بود و خادم مرقد هنوز از رخت خوابش بلند نشده بود. صبر کردیم تا حضرات لطف کنند از جاشون وخیزند آ لطف کنند دربی مزار رو باز کنند. بعد از زیارت هم یوخده نشستیم تا روحانی کاروان ازقوم عاد و قوم ثمود برامون بگن.

*==> اینکه قوم عاد, مردمی ثروتمند و نیرومند بودند و عمرهای طولانی ,درآمدهای سرشار و سرزمینی آباد داشتند. حضرت هود(علیه السلام) زحمات بسیار کشید و همواره اونها رو به پرستش خدای یکتا دعوت میکرد.ولی اونها حضرت هود رو اذیت میکردند.
اونها کم کم غافل شدند و به سرکشی , طغیان و بت پرستی پرداختند... عاقبت قهر خدا نمایان شد , باران نبارید, قحطی آمد و خشکسالی همه جا را گرفت...

*==>اینکه قوم عاد به سبب گناهان خودشون نابود شدن و خداوند سرزمین و املاکشون رو به قوم ثمود ارزانی داشت. قوم ثمود اون سرزمین رو بیش از پیش آباد کردن. اونها هم مثل قوم عاد در ناز و نعمت به سر میبردند. خداوند حضرت صالح(علیه السلام) را بر آنها مبعوث کرد. اما اونها ایشون رو به تمسخر گرفتند و سرزنش کردند. تنها عده ی کمی از مردم خردمند به او ایمان آوردند و توانگران خودسر از او معجزه میخواستن. بااینکه حضرت صالح از دل کوه شتری رو برانگیخت باز هم بهانه ها آوردند و ایمان نیاوردند. هم شتر رو کشتند و قصد حمله به حضرت صالح و یارانش رو داشتند که مورد قهر الهی قرار گرفتند. صاعقه ای آمد و همه در خانه های خودشون جان باختند.

روحانی کاروان بروبچه ها رو جمع کردن و یه تاریخچه ی مختصری برامون گفتن.

 بعد از اونجا هم راهی شدیم , سمت دیگه ی وادی السلام...