سمت مسجد سهله میرفتیم. از مسجد سهله زیاد شنیده بودم...
امام صادق(ع) برای ابوبصیر اینطور میگن:
: ابنجا خانه حضرت ادریس و ابراهیم بوده و محل ورود و مسکن خضر است.
: اینجا منزل حضرت صاحب الامر است و با اهل و عیالش در اینجا فرود خواهد آمد.
: هیچ پیامبری نیست که اینجا نماز نخوانده باشد. هر که در اینجا اقامت کند مثل اینست که در خیمه رسول خدا(ص) اقامت کرده.
: در این مسجد سنگی وجود دارد که صورت همه پیامبران بر آن نقش بسته.
: هر کس در این مسجد صادقانه نماز بخواند و دعا کند , حاجت روا از آنجا برمیگردد.
: .......
مقام امام صادق مقام حضرت ابراهیم مقام و خانه حضرت ادریس نبی ع مقام حضرت خضر مقام صالحین و انبیا مقام امام سجاد مقام امام مهدی(عج)
اعمال رو یکی یکی انجام دادیم. توصیه های زیادی بهم شده بود. اساتید زیادی آموزه ها بهم داشتن برای استفاده کردن لحظه به لحظه. معطر کردن نفس به نفسم. ارج گذاشتن به قدم به قدمی که اونجا برمیدارم. باز کردن دریچه های تنگ چشم و گوشم.
سعیم این بود که چشمهام باز باشن و گوشه به گوشه ی این مسجد رو در تاریخ خودش متصور بشم... با تمام توانم , وجود تشنه ی خودم رو سیراب کنم . میدونستم زمان کم دارم . به همین دلیل وسواس زیادی توی صرفه جویی هام داشتم....
عزیزی بهم گفته بود قبل از رفتن اینقدر تاریخ اسلام بخون که بتونی گرد و غبار وجب به وجب مقامهایی رو که میری پاش نماز بخونی رو با اشکهات پاک کنی و شفاف نگاه کنی....
اون زمانی که روحانی کاروان طبق برنامه ی رووتین تاریخ اسلام برامون میگفتن, طاقت نیاوردم , بلند شدم نمازی که عهد کرده بودم برای مادر خوندم. نمازی رو که عهد کرده بودم برای مرحوم حسن نظری بخونم و به نیابت بسیاری از دوستانی که ازشون خداحافظی کرده بودم یا نه ....