به مجری خوب جواب می داد:
تقریباً در 14 سالگی وارد حوزه علمیه نجف آباد میشود و از 16 سالگی به حوزه قم وارد میشود. در عنفوان جوانی به نهضت انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) اضافه میشود و در راهپیماییهایی مختلف حضور داشته و تشکلهای مختلف و فعالیتهایی که علیه رژیم پهلوی میشد، چند بار هم تعقیب و دستگیر میشود.
در ورود امام خمینی (ره)، روز 12 بهمن 57، عضو کمیته محافظت از امام بوده و بعد از آن هم با حکم امام به بندرعباس برای رسیدگی به امور انقلاب میرود. سمتهای مختلفی را از دادستانی کل کشور و همچنین وزارت اطلاعات تجربه کرده و الان هم یکی از اعضای مجلس خبرگان رهبری است.
در خدمت آیتالله قربانعلی دری نجفآبادی هستیم؛ نماینده ولی فقیه و امام جمعه اراک و عضو مجلس خبرگان رهبری که بخشهایی از سوابق ایشان را من در آغاز برنامه خدمت شما ارائه کردم.
حاج آقا سلام، خیلی خوش آمدید.
بنده هم خدمت جنابعالی و همکاران خوب شما و بینندگان گرامی عرض سلام و ادب دارم. آرزوی توفیق و سلامتی دین و دنیا و آخرت برای همه دارم.
چه خبر از کرونا؟ کرونا تقریباً از قم و اراک شروع شد.
بله. این سوال مهمی است. روز شنبهای بود که متوجه شدیم شرایط ما بسیار حساسی است. درسمان را گفته بودیم، نماز جمعه را هم روز قبل خوانده بودیم. ساعت ده رئیس دانشگاه پزشکی استان را به دفتر احضار کردیم. ایشان به دفتر تشریف آوردند و خبری از بیمارستان آیت الله خوانساری که آنجا بیمارستانی است که به عنوان هیات امنا مسئولیت آن را دارم و وقفی است... در عین حال اختصاص به سرطانیها داشت. خیلی هم روی این بیمارستان در ده سالی که ما آنجا حضور داریم کار شده و تحولی بوجود آمده است.
ایشان تشریف آوردند و اظهار نگرانی میکند که شنبه است و دو روز دیگر، 48 ساعت بعد ممکن است وضع ما بحرانی باشد. گفتم دو تا بیمارستان بزرگ است، در حاشیه هم هست و آلودگی کمتر است. در هر صورت بلافاصله بعد از گزارش ایشان، به استاندار و فرمانده سپاه زنگ زدم. به استانداری آمدند و خودم هم آنجا رفتم. ساعت 11 جلسهای گرفتیم که به خاطر حساسیت مورد بود. قبلا مورد مشابهای در رابطه با آنفولانزای فوق حاد پرندگان بود. سه سال قبل بود و در آن تاریخ هم وقتی به ما درباره آنفولانزای فوق حاد پرندگان خبر دادند بلافاصله شبانه دست به کار شدیم. صبح ساعت 8:30 صبح استاندار جلسه گرفت و برای یک قرارگاه نظامی ما فایل باز کردیم و برنامهریزی کردیم که الحمدالله استان مرکزی کمترین آسیب را دید.
گفتم به هر کیفیت این مسئله ساده نیست. باید جدی بود. به رئیس بیمارستان هم گفتم حاضر هستم لباس بپوشم و در بیمارستان مشغول خدمت و تلاش شوم. گفتند عصر برای این مسئله جلسه شورای اداری یا شورای تامین استان داریم و شما آنجا تشریف بیاورید، ساعت دو دوباره بحث کنیم. ساعت دو دوباره شرکت کردیم؛ سوم اسفند بود. با جدیت کار دنبال شد. امروز که 3 ماه و تقریباً 5 روز از آن تاریخ گذشته است و من با جنابعالی و بینندگان عزیز صحبت میکنم باید بگوییم الحمدالله عملکرد استان مرکزی عملکرد موفقی بوده است، شرایط ما تثبیت شده است. تقریباً امروز در بیمارستان آیت الله خوانساری کسی را بابت کرونا بستری نداریم و نوعاً ارجاع به منزل میدهیم.
در صورتی که روزهای اول روزهای سختی را داشتید.
از نظر آلودگی، دومین استان بودیم؛ مخصوصاً ساوه و دلیجان، چون ارتباط با قم و ارتباط مسافرتی داشت، شرایط بسیار سختی بود. الحمدالله امروز شرایط کاملاً پایدار است. شاید هفته آینده تا حدودی مدارس و حوزهها شروع کنند، خود ما درس را شروع کردهایم. البته پروتکلها را رعایت میکنیم. روابط با دانشگاه علوم پزشکی، وزارت بهداشت و درمان بسیار خوب است.
وقتی پانزدهم شعبان مقام معظم رهبری به مسئله مساوات، همدلی و برادری اشاره کردند، شنبه جلسات را گرفتیم. امروز الحمدالله بیش از 120 هزار سبد حمایتی در استان توزیع کردهایم. مجموعه کارنامه بسیار درخشان و قابل قبولی است. ما یک نفر را هم با تیمم دفن نکردیم؛ همه را غسل دادند و کفن کردیم و نماز خواندیم. من نکردم، من دارم بیان میکنم. بسیج، سپاه، ناجا، ارتش هر یک جداگانه کار کردند. واقعاً همه در این خدمت بزرگ و مجاهدت ارزشمند، ندای رهبری را لبیک گفتند و کار کارستان انجام دادند. یک رزمایش بزرگ صد روزه افتخارآمیز بود.
همین که به عنوان رأس معنوی استان مرکزی گزارش میدهید، چنین فضایی را در همه کشور داشتهایم. به اذعان خیلی از آدمهای معمولی که حتی خیلی دلبستگی به نظام نداشتهاند، ولی آمدند و با انصاف نگاه کردند، وضع ما متفاوت بود. هم توانستیم کنترل کنیم و هم کار قشنگی که خیلیها میگویند یادآور زمان جنگ شد.
حتی بیشتر بود؛ استان مرکزی را مشتی را نمونه خروار بیان کردم.
واقعا فکر میکردید الحمدالله چنین گام خوبی برداشته شود و از این مشکل به لطف خدا تاحدودی سربلند بیرون بیاییم؟ چقدر تجربههای قبلی در این موثر است؟
تجربههای ما در سازماندهی نیروها، سازماندهی خدمات، استفاده از پزوهشهای علمی، فناوری، کارهای جهادی، مدیریت جهادی، کارهای مربوط به فرهنگ اهل بیت بسیار است. استان مرکزی را به عنوان نمونه بیان کردم. خودم هم به عنوان سرباز در این اردوگاه ادای وظیفه میکنیم. چیزی شبیه معجزه در جمهوری اسلامی اتفاق افتاد که یک هزارم آن را در دنیا و آمریکا نمیبینیم. این افتخار مربوط به اهل بیت (ع) است.
شما عضو مجمع تشخیص مصبحپپلحت نظام هم هستید. از مجمع چه خبر؟ قدری احساس میشود جلسات مجمع نسبت به قبل کمرنگتر برگزار میشود. این طور است یا اطلاع رسانی نمیشود؟
قدری حق با شماست؛ شاید شرایط ایجاب میکرده است. بخاطر کرونا و غیرکرونا و برخی حوادثی که اتفاق افتاده است. این دو سه ماه فعالیت مجمع قدری کمرنگ شده است، منتهی هیئت عالی نظارت مجمع که 15 نفر هستند و من هم عضو هیئت عالی هستم، تقریباً دو جلسه در این مدت داشتند. همین بعد از عید دو جلسه برگزار کردند. جلسات رسمی منظور است، جلسات پشتیبانی جای خود است.
در مورد FATF هنوز تصمیمی نگرفتید؟
شاید از دستور به طور کلی خارج شده باشد؛ چون همه با شرایطی مطرح بود که نه فرانسویها جواب دادند و نه غیرفرانسویها جواب دادند. به هر کیفیت ما تا اینجا آمدهایم آنها باید پاسخگو باشند. نتوانستیم به آنها اعتمادی کنیم.
احتمال دارد از دستور خارج شود.
از یک طرف ما تعهد بدهیم مانند تعهدات برجامی، ولی آنها تعهدی در برابر ما نداشته باشند. این خود محل تامل بود و مجمع به سادگی نپذیرفت که آنها تعهدی نداشته باشند. تعهد در برابر تعهد!
الان شورای نظارت، نظارت خود را بر جاهای مختلف و قوای مختلف انجام میدهد؟
نظارت ما در درجه اول در مورد قانونگزاری بسیار مهم است.
و سیاستهای کلی که ابلاغ میشود.
دوم درباره سیاستها و اجرای آنهاست. شاخص تعیین کردن و برای تطبیق این که سیاستها چقدر عمل شده است، مثلاً اقتصاد مقاومتی چقدر عمل شده است، خصوصیسازی چقدر عمل شده است. سهام عدالتی که امروز مطرح است. اینها مسائلی مهمی است که مصوبات مجمع تشخیص مصلحت نظام ...
الان مشخص شده است کدامها در مسیر خود حرکت کرده اند؟
کاملاً اینها را جمع آوری میکنند، گزارشات مربوطه را مرتب در هیئت عالی نظارت میدهند. هیئت عالی نظارت هم جزو بند دو اصل 100 قانون اساسی است که مسئولیتهای خود مقام معظم رهبری و تعیین سیاستها و نظارت بر حسن اجرای سیاستها است، بنابراین انتظار ما این است که اصل 44 به نحو احسن بتواند کلید بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور ما باشد. قطعاً هم میتواند منتهی اصل 44 دو بعد دارد؛ یک بعد آن مربوط به واگذاری سرمایههای موجود است، یعنی امکانات موجود کشور را واگذار کنیم. تا اینجا در واگذاریها و خصوصی سازیها دغدغهها و مشکلاتی داریم. ممکن است بگوئیم 30، 50، 10 درصد انحراف داشته است؛ این بحث جدایی است. نمونه این را بیان کردیم و شما هم میدانید. در رابطه با استان مرکزی برخی موارد را بیان کردهایم.
مثل پالایشگاه شازند.
پالایشگاهها و پتروشیمیها اصلاً خصوصیسازی نشده است. آن که دغدغه بوده و مشکلات ایجاد کرده مثل هپکو بوده است.
هپکوی اراک.
بله. اینها برای ما واقعاً دغدغه ایجاد کرده است، ولی ما نامه نوشتیم و آقا دستور دادند بدون هماهنگی با ما اقدامی انجام نشود. آنها دو گنج بزرگی است، میگفتیم اهلیت هم رعایت شود. مثلا پالایشگاه اراک نگین پالایشگاههای کشور است که یکی از پالایشگاههایی که استثناء شد این پالایشگاه بود. این جزو استثنائات بود. ممکن است دولت بخواهد واگذار کند منتهی اگر بنا باشد نظر ما را نیز در نظر بگیرند، چون دغدغه داریم. بخاطر مسائل اجتماعی، مسائل امنیتی، مسائل دیگر آن به اهلش واگذار شود.
هیئت نظارت در دوره جدید تشکیل شده است، قبلاً تشکیل نشده بود؟
چرا، قبلاً ما هئیت نظارت داشتیم. در حقیقت کمیسیون نظارت بود و گزارشهای مختلف میآمد. در صحن مجلس در بازنگری جدید که مقام معظم رهبری اعلام فرمودند تفکیکی انجام گرفت و هیئت نظارت تشکیل شد از منتخبین مجمع تشخیص مصلحت نظام. برای آن آئین نامه یا اساسنامهای تنظیم شد و این هیئت عالی نظارت تشخیص مصلحت نظام شود. نظراتمان را به مجلس، غیرمجلس، در قانونگذاری، در هر کاری میدهیم و در حقیقت آن 46 نفر که سقف مجمع تشخیص مصلحت نظام با فقهای محترم شورای نگهبان، مجموعه 46 یا 47 نفری میشویم، این تعداد به 15 نفر از میان خود رای دادند. آن هیئت عالی نظارت را طبق رهنمودهای مقام معظم رهبری انتخاب کردند.
مجلس را چطور میبینید؟ در این چند روز مجلس جدید، مجلس یازدهم، هم تشکیل شد.
برای آنها آرزوی توفیق داریم. ان شاالله مجلس جدید با همت بلندی که دارد، با شرح صدر، با توکل بر خدا، با مجاهدت، در تاریخ کشور مانند مجلس اول که یک مجلس بسیار به یاد ماندنی و افتخارآمیز بود، ان شاالله مجلس یازدهم هم یک مجلس افتخارآمیز باشد. هم در بعد داخلی و هم در بعد منطقهای و هم در بعد بینالمللی! مخصوصاً دو سه مسئلهای که مقام معظم رهبری تاکید کردند. یکی فرهنگ انقلاب اسلامی بسیار مهم است و دوم اقتصاد.
فکر میکنید روابط مجلس جدید با دولت که یک سال از آن باقی مانده است چطور خواهد بود؟
حتماً عقلای قوم تحت نظر و اشراف مقام معظم رهبری بسیار حکیمانه عمل خواهند کرد. از مجادلات غلط مخصوصاً آنجایی که به نفع دشمن است، حتماً پرهیز میکنند. شرایط مجلس هم شرایط سختی است؛ نمیتوان اعجاز کرد، نباید انتظار اعجاز از مجلس داشت، اما ریلگذاری حکیمانه بسیار مهم است. نباید چالشی منفی باشد؛ چالشی که طبیعی است، ولی چالشی که خدای ناکرده دشمن سواستفاده کند یا موجب ضعف، وهن، بدبینی شود مصلحت نظام نیست.
آقای دری فارغ از اینکه یکی از دامادهای شما آقای آشنا یکی از اصحاب موثر دولت است، درباره عملکرد 6 یا 7 ساله دولت چه نظری دارید؟
آقای روحانی در برخی جاها چه بسا در کرونا واقعاً وقت گذاشتند. خدا ایشان را خیر بدهد. در برخی امور شاید میشد فرصتهای بسیار طلایی و قدمهای بلندتری برداشت.
مثلاً چه مواردی است؟
مثلاً در بحش اقتصادی و واگذاری ها! اینکه که همه وقت خود را به برجام گره نزنیم. به اینها نمیتوان اعتماد کرد. این را در تجربه قبلی داریم. در بیانیه الجزایر خود بنده بودم. کمیسیون درباره بیانیه الجزایر تشکیل دادیم.
در مجلس؟
بله. مجلس دوم بود و پیگیری کردیم. دیدیم آمریکاییها بازی در میآورند و هنوز هم مشکل درباره این داریم. دومین مسئله هم گفتم همه هدف این نباشد که بگوئیم تورم را کنترل میکنیم؛ نه، دو مسئله با هم است، یکی تورم و دیگری رونق اقتصادی است. اینکه امسال آقا از جهش اقتصادی نام بردند.
کنترل کردن تورم خوب است، اما به شرطی که رکود نداشته باشیم. دو بیماری با هم است: تورم و رکود! باید رونق اقتصادی را تا جایی که موجب رونق اقتصادی میشود حمایت کنیم؛ رونق اقتصادی به معنای اشتغال است. رونق اقتصادی یعنی تولید ناخالص ملی افزایش یابد. رونق اقتصادی یعنی روابط اجتماعی قوی شدن. رونق اقتصادی یعنی دلگرم شدن اجتماعی و ده مسئله دیگر؛ بنابراین خیلی خوب است تورم را کنترل و مدیریت کنیم، ولی به شرطی که به رونق اقتصادی آسیب نزنیم. این را گفتیم، البته نه تنها به ایشان، برخی مسائل هم بیان کردیم. مثلاً طرح تحول سلامت را از همان ابتدا دغدغه داشتیم.
که نشدنی است؟
میگفتیم باید منابع را مدیریت کرد. منابع ما چقدر جواب میدهد؟
چون شما برنامه و بودجهای بودید، کامل مسلط هستید.
بله. گفتیم منابع ما چقدر جواب میدهد. سیستم دانشگاهی، سیستم بهداشتی، سیستم پزشکی ما و حتی نظام پرداختی ما از یک توازنی برخوردار باشد.
درست است. اتفاقاً فرمایش شما را خیلی از وزرای بهداشت اسبقی که در این برنامه آمدند، آقای پزشکیان، خانم دستجردی، آقای مرندی و خیلیها همین فرمایش شما را تاکید کردند، اما این را قبول کنیم که یکی از شیرینیهایی که مردم در 7-6 سال این دولت درک کردند، برای همین طرح تحول در یک مدتی بود. این را قبول کنیم.
من آثار و برکات مثبت این را نفی نمیکنم. دولت باید کدبانو باشد؛ ما 11 بچه داریم. کوچک و بزرگ و صغیر و کبیر؛ یکی دانشگاهی، یکی مدرسهای و ... است. نمیتوان دو ظرف غذا به یکی داد و یکی گرسنه باشد. آموزش و پرورش داریم که با یک میلیون و 100 هزار یا 200 هزار و با بازنشستگان، نیروهای مسلح با همین کیفیت داریم. بهداشت و درمان با این کیفیت است. صداوسیما با این کیفیت است. دستگاههای دولتی و اجرایی داریم که با این کیفیت هستند. نیروی انتظامی عزیز را داریم که با این کیفیت است. عمرانی و غیرعمرانی، حمایت از کمیته امداد، بهزیستی و ... داریم.
منابع ما محدود است. یک زمانی بشکه نفت را 127 دلار میفروختند، 700 میلیارد دلار گرفتیم و هزینه کردیم. الان این خبرها نیست، در این دولت هم آن خبرها نبوده است. باید منابع را مدیریت کنیم.
شما رابطه دوستانهای هم با آقای دکتر روحانی داشتید. در دولت هم مشاوره به ایشان میدادید؟ مثلاً در انتخاب اعضا، چون یک جایی از شما خواندم درباره بانک مرکزی به ایشان مشاور میدادید که آقای سیف در اینجا خیلی ...
من تلفنی خدمت ایشان گفتم. همان ابتدا که هنوز کابینه خود را تشکیل نداده بود، من پیشنهاد خودم را درباره بانک مرکزی خدمت ایشان اشاره کردم و گفتم به نظرم بانک مرکزی بسیار حساس است و جنابعالی تیمی را میگذارید، یکی دو نفر را هم بیان کردم و از سه نفر اسم بردم؛ دیگه تصمیم با خود ایشان بود. آقای سیف در بانک مرکزی کار نکرده است. گفتم باید کسی باشد که زبان بانک مرکزی را بداند و هم روابط بین المللی او خوب باشد. در خصوص وضع ارزی همیشه گفته ام ارز ما عِرض ما است، عِرض ما ناموس ماست.
یک زمانی زمان ضیاءالحق بود و آقا من را پاکستان به عنوان مشاور خودشان فرستاد؛ ایشان رئیس جمهور بودند. هزار دلار هم ایشان به من دادند. من 20 روز پاکستان بودم. از این هزار دلار 700 دلار را روپیه کردم و به طلبهها و غیرطلبهها دادم. 300 دلار هزینه خودم شد؛ سوغاتی گرفتم و ... هزار دلار واقعاً هزار برنامه داشتیم. این طور نبود که 18 میلیون دلار علی الحساب بدهیم و حساب و کتاب معلوم نباشد. میگویند بیحساب ندادیم، اما یک دلار هم باید حسابدار باشد. ارز ما عِرض ما است.
در زمان آقای نوربخش که رئیس بانک مرکزی بودند من هم رئیس کمیسیون اقتصادی شورای عالی امنیت ملی بودم و آقای دکتر روحانی هم دبیر بودند. آنجا بحث این بود سبد ارزی ما نباید همه سمت دلار برود. 78 درصد سبد ارزی ما دلار بود. ما با قدرت و تلاش ایستادم و سرانجام آقای نوربخش پذیرفت، آقای دکتر روحانی هم به عنوان دبیر هیئت عالی شورای امنیت ملی دستور دادند باید یکدوم شود. ذخایر ارزی ما نباید دلار باشد. همان چقدر به نفع کشور شد. در آن تاریخ شاید 10-5 میلیارد دلار به نفع کشور شد، چون باید حسابرس باشیم. یک دلار را به چه کاری میدهیم و به چه هزینهای میکنیم. نوسان دلار در اقتصاد ما تاثیرگذار است.
اینطور که میگویید بعضاً احتمال دارد با آقای آشنا اختلاف نظراتی داشته باشید به خصوص درباره مباحث دولتی؟
برخی مسائل را ممکن است به آقای آشنا تذکر بدهم. آقای آشنا شخصیت باارزشی است و حالا ممکن است اختلاف سلیقه داشته باشیم که بحث جدایی است. اینکه خدایی ناکرده آقای آشنا را متهم کنیم، این دور از انصاف است. هم آقا، آقای آشنا را خوب میشناسد. عقد آقای آشنا و دختر بنده را آقا خوانده اند. من نمیخواهم از حضرت آقا مایه بگذاریم. هم آقای آشنا عضو وزارت اطلاعات هم نبودند. من اضطراراً وزارت اطلاعات رفتم. آقای آشنا را هم اضطراراً بردم. چاره نداشتم. آوردم در بخش معاونت ویژه کمک کند و چارهای نبود. باید با دولت سازگاری میکردم و تفاهم میداشتم. راهی غیر از این نداشتم. ابتدا نظر من آقای اژهای بود. حتی این را خدمت بزرگان هم مطرح کردم، بعد عملاً ... بنابراین ممکن است با آقای آشنا اختلاف سلیقهای داشته باشیم. دو صاحب نظر، کارشناس اختلاف سلیقه دارند و باید دوستانه با هم حل کنیم.
خود شما با هم بحث طلبگی دارید؟
فراوان؛ هر وقت دسترسی داریم. حتی گاهی مواقع تلفنی است. برخی مواقع تلفنی برخی مسائل را نقد میکنیم. کارهای دولت و غیردولت را انتقاد میکنیم، لازم باشد با تلفن هم حرف خودمان را میزنیم.
ایشان هم گوش میدهند؟
بله. گاهی منتقل میکند.
از مجلس خبرگان چه خبر؟ اجلاسیه بعدی شهریور است؟
احتمال شهریور بتوانیم برگزار کنیم، چون زمستان سال قبل نمیشد، برگزار کرد.
بخاطر کرونا برگزار نشد.
بله.
جلسات کمیسیونها برگزار میشود؟
اخیرا نشنیدم؛ خیلی کم. نشنیدم کمیسیونها هم فعال باشد، چون تعطیل هم بوده است. ماه رمضان است تعطیل است. ممکن است جلسات را برگزار کنند.
یک اتفاقی افتاد که در این سطح نمیخواستم بیان کنم، ولی، چون خیلی درباره این در فضای مجازی صحبت شد و بعد هم یکسری مطرح کردند، لایحه حقوق خانواده که هنوز مانده است، قصهای که برای یکی از شهروندان بوجود آورد و پدر دختر را کشت. در این قضیه فکر میکنید خلاء قضائی داریم؟
نه؛ خلاء قضائی نداریم. قانون اساسی راه را باز کرده است. شورای عالی قضائی دستگاه قضائی، دیوان عالی کشور هستند و اگر لازم باشد فتاوای حضرت امام و مقام معظم رهبری وجود دارد. اگر در جایی خلا قانونی هم باشد با رساله عملیه فقها، یعنی تحریر حضرت امام و نظر مقام معظم رهبری کار میکنیم. نظر ایشان یک زمانی نظر مرجع تقلید است و یک زمانی نظر، ولی فقیه است و میتوان کسب تکلیف کرد؛ بنابراین بعید است ما مشکلی از نظر قانونی داشته باشیم. حالا ممکن است قانون منسجم سری منظم در این مورد خاص نداشته باشیم، ولی به هر کیفیت قضات محترم مخصوصاً قضات صاحبنظر میتوانند از مجموعه قوانین مربوطه استنباط کنند.
لازم شد وحدت رویه میشود و پارلمان قضائی کشور هم، دیوان عالی کشور است. این پارلمان باید این مسائل را چه اصراری کیفری باشد و چه اصراری حقوقی باشد و چه وحدت رویه باشد، حوادث تلخ باید پیگیری شود. هر کسی مستوجب عقوبت است با او برخورد حکیمانه و قانونی شود. پاسخ هم روشن داده شود. ممکن است در اسرع وقت شعبه ویژهای را رئیس محترم قوه قضائیه اگر لازم بداند، مامور کند یا معاون اول قوه قضائیه این کار را کند. مثلاً دادگستری تهران شعبه ویژهای را مامور کند که رسیدگی کنند و اقدام مناسب را انجام دهند.
یک اتفاق دیگری در این ایام افتاد که باعث غرور ملی شد، این 5 نفتکش ما بود که آمریکاییها به هر طریقی توانستند تهدید کردند و حتی به سمت تطمیع ملوانها و کاپیتانها رفتند، ولی باز نتیجهای نگرفتند.
به ذهن من میرسد آمریکاییها از نظر اخلاقی کاملاً سقوط کردند و کشتن این سیاهپوست 47 ساله آنقدر وحشیانه بود که آدمی از خودش آزرده میشود. یعنی وقتی من پای پلیس را روی گردن این سیاهپوست میبینم واقعا گریه ام میگیرد. متاسفانه این مسئله دفعه اول و دوم هم نیست. سالیانه حدود هزار نفر به دست پلیس آمریکا کشته میشوند که اکثراً سیاهپوستان هستند. این چه توجیحی دارد؟ این یک نمونه است.
در کرونا هم شاهد بودیم فروشگاهها و جاهای دیگر را غارت کردند. این پیمانشکنیهای آقای ترامپ دنیا را به جدال کشیده است. یعنی منطق حاکم نیست. انتظار از دموکراسی غربی یا لیبرالیسم غربی یا اومانیسم غربی انتظار منطق است؛ اصلاً منطق ندارند. حمایت بی، چون و چرای اینها از اسرائیل و صهیونیستها را ببینید. حالا کرانه غربی را هم مطرح کردهاند که جزو خاک اسرائیلیها کنند؛ غاصب، جنایتکار هستند و حمایت بی، چون و چرا از جنایتکاران میشود؛ بنابراین آمریکاییها به نظرم، در عرصه جهانی و در منطقه باخته اند و ان شاالله باز هم میبازند. صلابت و قدرت ما، قدرت مقاومت، قدرت رهبری هر یک نعمتی است. واقعاً قدرتی است. صلابت نیروهای مسلح ما اعم از ارتش و سپاه هر کدام نعمت است. بنابرین آمریکاییها اگر آن طرف دنیا یک کار خلافی را درباره جمهوری اسلامی انجام دهند حتماً فرمایش آقاست که دوران بزن و دررو تمام شده است.
یکی بزنید ده تا میخورید.
بله. به هر حال جمهوری اسلامی انتقام خودش را خواهد گرفت. این طور نیست جمهوری اسلامی ساکت بنشیند و آنها هر غلطی خواستند بکنند و جمهوری اسلامی در برابر آن عکس العملی نشان ندهد. قطعاً جمهوری اسلامی با قدرت جواب خواهد داد؛ بنابراین آنها باید بدانند اگر دست از پا خطا کردند جمهوری اسلامی ایران سیلی محکمی خواهد زد.
به شهید سلیمانی عزیز را اشاره کردید، خاطره ای، نکته ای، ناگفتهای با ایشان دارید؟
سوال خوبی کردید. مدتی قبل با آقای آشنا از مجمع تشخیص مصلحت نظام بیرون میآمدم، ایشان هم از شورای عالی امنیت ملی بیرون میآمد. من به آقای سلیمانی رضوان الله تعالی علیه گفتم انگشترتان را به من بدهید. خواستند انگشتر را بدهند، گفتند انگشت و انگشتر را میدهم؛ حالا من این کار را نمیکنم، انگشتر دستم نمیکنم. انگشتر دارم، ولی استفاده نمیکنم و گفتم شوخی میکنم. با هم روبوسی کردیم و گرم گرفتیم و سه نفری سر این خیابان فلسطین صحبت کردیم.
بعد از مدتی کنگره شهدای کرمان بود. فرمانده سپاه روح الله ما به کرمان رفته بود، شهید سلیمانی رضوان الله تعالی علیه سه انگشتر به او داده بود و گفته بود یک انگشتر برای آقای دری باشد. این انگشتر را این شهید بزرگوار داده بود و گفته بود این انگشتر برای آقای دری است. یک انگشتر برای مادر آن فرمانده که مادر شهید بود و یک انگشتر هم برای خود فرمانده داده بود. این انگشتر را به ما داده بود و من هم بعد از شهادت ایشان گفتم کاش ما را همراه خود برده بود. ان شاالله آن طرف وساطت میکند. بعد از شهادت ایشان فهرستی تهیه کردیم و به یکی از دوستان دادیم و گفتیم کتابی بنویسیم نگین مقاومت و عکس انگشتر هم بگذاریم و مقدمهای در این رابطه بنویسیم که این نگین مقاومت شهید سلیمانی است. این هم آخرین خاطرههای ما با این شهید بزرگوار است. به یاد داشته است و این انگشتر را به ما داده است. من انگشتر را برای نماز دستم میکنم. با ایشان شوخی کرده بودم، ولی انگشتر را داده بودند. خودشان هم انگشتر را به آقا نگفته بودند بدهید، ولی بعد از 6 سال گرفته بود.
حاج آقای دری نجف آبادی فرزند مرحوم حاج اسدالله، آبان 1324 در نجف آباد به دنیا آمدید.
بله.
پدر هم روحانی بودند؟
نخیر. کاسب کار، بقال بودند. کارهای مختلف میکردند. عائله سنگینی را باید اداره میکردند.
چند خواهر و برادر بودید؟
ما 9 خواهر و برادر هستیم. مادر و پدر و مادربزرگ و پدربزرگ هم بودند.
چطور روحانی شدید؟
از دبیرستان خواستیم حوزه علمیه مرحوم ریاضی نجف آباد برویم. آن زمان یک حوزه بیشتر نداشت. همان جا رفتم و ماندگار شدیم. بعد هم گفتند دبیرستان را ادامه دهید ما واقعاً ترجیح دادیم طلبه باشیم. لطف خدا و تقدیر الهی بود.
چه سالی ازدواج کردید؟
من سال 49 ازدواج کردم.
چطور با حاج خانم آشنا شدید؟
وابستگی خانوادگی است و خواهرها با برخی از خانوادههای آنها ازدواج کردند. برخی هم برادرانشان طلبه هستند. خانواده ما هم برادر حاج آقا رستگاری، منبری معروف، هستند. پدر بسیار محترمی دارند و ما خواستگاری رفتیم.
مهریه چقدر بود؟
مهریه 7 هزار تومان پول آن روز و یک دانگ منزل و جزئی زمین بود.
خطبه عقد را چه کسی خواند؟
خطبه عقد را پدر مرحوم آقای منتظری خواند؛ حاج علی منتظری.
چند فرزند دارید؟
6 فرزند دارم.
دختر یا پسر؟
یک پسر و 5 دختر دارم.
دامادهای شناخته شده دارید. یکی را میدانستم و دیگری را تازه فهمیدم، آقای آشنا هستند و پسر حاج آقا مجتبی تهرانی یکی دیگر از دامادهای شما هستند.
یاد مرحوم حاج آقا مجتبی تهرانی هم گرامی میداریم. بسیار عالم بزرگی بود و فرزند ایشان هم یکی از دامادهای بنده حقیر هستند. بسیار برادر خوبی است، در بازار تهران برنامه پدر را ادامه میدهند و هم مسجد جامع بازار تهران نماز میخواندند و بسیار برادر دوست داشتنی و قابل اعتماد است. لیسانس ریاضیات دارند، طلبه هم هستند. با افتخار به وجود آقای تهرانی میکنیم.
خاطرهای از خواستگاری آمدن ایشان دارید؟
حاج آقا مجتبی رضوان الله با حاج آقا جنتی آمدند، یا حاج آقا جنتی را خبر کردیم، چون خانه دم مجلس بود و حاج آقا جنتی هم دم شورای نگهبان و ارتباط نزدیکی بود، ارتباط خانوادگی بود. حاج آقا مجتبی که تشریف آوردند حاج آقا جنتی را خبر کردیم. وضع خانه تشریفاتی نداشت، حتی پذیرایی هم ساده بود. الحمدالله با موفقیت انجام شد و حاج آقا مجتبی لطف کردند و الحمدلله خوب است و خدا را سپاسگزاریم. آقای آشنا هم به همین نسبت بودند. آقای آشنا هم تک بود و پدر ایشان به رحمت خدا رفته بود. تقریباً سادهترین شرایط بود.
شناختی از آقای آشنا داشتید؟
نخیر. شناخت خاصی هم نداشتیم.
دامادهای دیگر هم این مقدار شناخته شده اند؟
دامادهای دیگر یکی آقای بکتاش است که ایشان هم اهل علم است و دیگری دکتر حقوق خصوصی است. این 4 نفر دامادهای رسمی من هستند.
آقا پسر هم ازدواج کردند؟
بله. داماد حاج آقای متین هستند که در بندرعباس نماینده شورای نگهبان هستند. برادر بسیار خوبی است و خانم ایشان از فارغ التحصیلان شهید مطهری هستند. دو بچههای اینها یکی در مدرسه جهانگیرخان قم طلبه است و دیگری در مدرسه جامعه الزهرا قم!
چند وقت یکبار با بچهها دور هم جمع میشوید؟
مختلف است، ولی به مناسبتهای مختلف سری به فقرا میزنند. (میخندد)
بحث هم میکنید؟
قبل از این حوادث که شنبهها تهران میآمدیم، بعد از نماز جمعه از آنجا راه میافتادیم، دامادها را در خانه جمع میکردیم و پذیرایی میکردیم و در خدمت آنها بودیم. بعد از این که جلسات تشخیص مصلحت نظام بعد از وفات اقای هاشمی از روز شنبه به روز چهارشنبه و بعدازظهرها افتاد، قدری اجتماع ما دچار آسیب شده است. کرونا هم مزاحمت ایجاد کرده است، ولی باز هم بیخبر نیستیم. در تهران سر میزنیم و یا آنها سر میزنند.
بحث سیاسی هم میکنید؟
بحث سیاسی چهارچوبدار، نه بحث سیاسی مسئله دار و مسئلهساز! حکیمانه است. باید از مواضع نظام دفاع کنیم. مواضع نظام را بیان کنیم و عزیزان ما هم در چهارچوب مواضع رهبری و نظام قانع و مومن هستند.
تفریح آقای دری چیست؟
این نمکیها هستند و گپی با اینها میکنیم. (نوهها)
چند نوه دارید؟
9 نوه دارم.
اهل ورزش نیستید؟
نخیر. پیاده روی میکنیم. تا مسجد یا مدرسه پیاده روی میکنیم.
اهل سینما و تلویزیون نیستید؟
تلویزیون در حد اخبار یا مطالب ضروری و سخنرانی مقام معظم رهبری تماشا میکنیم.