سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دست خط ...

نظر

عجب روزگاری شدِسا. نیمیتونم یوخده زیپی اِین دَهَنَما بِ یگیرم آ هرجایی هرحرفیا نزِنم.

آقا جادون خالی وسطی یه بحثی داغی علمی رسیدم توو دفتری رئئسی محترم. یکی از همکارانی محترم اجازه ی اجرایی یکی از طرحهای بزرگی نظم آ انضباطی شونا از مدیرعاملی محترم  گرفتند.

آ حالا اومده بودن توو اتاقی رئئسی ما که توجیه کنند برا چی چی همه بایِد اجراش کونند آ حالا این همکارانی شِلَخته آ عصبی مَنَم که جوشششششش آورده بودن. منم دیدم باید طرفی همکار جماعتا داشته باشم.....

اینجا همه می خوان مجبورِمون کنن تا بچه کارمندِ منظمی باشیم. خدا رحممون کنه.

 بیبین اِز حالا سه طرف زاویه بررسید میکنن.

1- برای چه کاری

2- چه قده

3- چیکار کردی

آ حالا آخری هرماهی اِزِمون بازخواست میکونند حالا این همه وقت برا چی چی؟ به کوجا رسوندی کارا؟ به نظَرِد فایده ایَم داشدِس؟

من برا خودم هم همه ی اون کارایی که مهم بودسا بصورتی مجموعه مستند دارم، ولی یه مسئله اینجا مطرح میشه، که:

کارشناسی فنی توو جدولی ارزیابیش نوشته:

روزی 6 ساعت طراحی میکنه. نیم ساعت پیرینت میگیره ، یکساعت و نیم همون نقشه ها رو اجرا میکنه
(در صورتی که خب بینی این کارا چای می خوره، میوه پوست میکنه و به بغل دستیش تعارف میکنه، یه لیوان آب هم میخوره.

کارشناس اداری توو جدولش نوشته امروز:

نیم ساعت طول کشیدس تا یه برگه فکس فرستاده برای دفتری فلان شرکت،
یه ربع ساعت طول کشیدس تا نامه رئیسا تایپ کردس آ غلط املایی هاش رو برطرف کردس آ پیرینت گرفتس،
یه ربع ساعت طول کشیدس تا راننده شرکتا پیداش کردس آ آدرس بِشش دادس تا بره بده توو اداره یا سازمانی موردی نظر،
نیم ساعت طول کشیدس تا زونکنها رو در بیاره آ کپی شناسنامه های 11 نفر اِز پرسنلی تازه کاری شرکت رو بیاره،
یکساعت و نیم طول کشیدس تا سابقه بیمه هاشونا در بیاره،
سه ربع ساعت  طول کشیدس تا پیرینت گرفدس،
نیم ساعت طول کشیدس تا پیرینتها رو توو پرونده ی مربوطه جابده،
چهل دقیقه طول کشیدس تا اینها رو مرتب آ منظم روو میزی رئیس ردیف کنه برا جلسه ی فردا...

 

توو جدولی ارزیابیش هنوز 5 ساعت نشدسس ولی برگه های آخری رو که گذاشته، دیگه ساعتی حرکتی سرویسای شرکت شدس آ باید عجله کنه مگه نه جا می مونه. این یعنی هشت ساعت گذشته!!!!!!!!...... پس چی شد؟

یعنی زمانی که بلند شدس آ رفدس قند اِز روو میزی همکارش برداره ا چایی وِلرم شدشا میل کنه، زمانی که جوابی آیفنی شرکت رو داده، زمانی که یه نصفه بیسکویت اِز روو یخچالی اتاق برداشته، زمانی که......... مجموعاً بیش از سه ساعت شدس.  

.

.

.

مگه میشه؟ مگه میشه اینها رو از لیستِ اعمال روزانش حذف کنه؟؟

پس بیاین یادم بدین :

زمانِ فکس کردن آ تایپی نامه آ پیرینت گرفدنشا آ راهی کردنی راننده را با چایی که با قند خوردما رو یه جا با یه عنوان مطرح کنم،
زمانی که لازم بودس تا یه عالمه کار انجام بدهم تا عاقبت لیستی سابقه بیمه ی فقط 11 نفر از پرسنل را روو میزی رئیس بزارم آ لابلای کارام یه نصفی بیسکویتا با یه چای قورتش دادم رو یه جا با یه عنوان مطرح کنم....