یادتون هست چندوقت پیش از این براتون تعریف کردم چی شد که محکم عرض کردم:نه یادتون هست تعریف کردم که نصیحتم کردن بیخودی برای جماعتی که تو و امثال تو رو برای رسیدن به اهداف شرکتشون با کمترین هزینه می بینن انرژی هدر نده. امروز داشتم دفتر دوم یادداشتهام رو نگاه میکردم(اولیش همونس که توو محل کار دستم میگیرم). باخودم تکرار میکردم:
- حواسم هست که رئیسم به خاطر جیبش، به خاطر موفقیتِ خودش، من رو از اعتقاداتم جدا نکنه.
- حواسم هست خام مدیرانِ بالادست و همکارانِ قدرتمندم نشده باشم.
- حواسم هست با اضافه کاریهام موافقت نمی کنند و مدرک دانشگاهی من رو به بهانه ای تهوع آور همسانِ مسئوا انبارشون می بینند.
- حواسم هست یکی را به بهانه ی نداشتنِ بیمه بدون تجربه میخوانند و یکی را به بهانه ی بی ارتباط بودنِ شغل جدید با مدرکش.
- حواسم هست کُروکدیلها آرواره های قدرتمندی دارن و در نهایت خونسردی خورد میکنند.
- حواسم هست جای کسی را تنگ نکرده باشم....
- ...
حالا دیگه ...