سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دست خط ...

شب جمعه را در پناه دختر امام موسی کاظم- خواهر ضامن آهو- حضرت فاطمه معصومه(س) گذراندم.

نیسم یه گوشه ایون آیینه.روبه قبله - همچین که خانم دستی راسم بودن. دیدم شبی جمعه س آ دلم همچین هوا دعا کمیلا کردس. بسم الله........جادون خالی صفایی داد. همش حرفی دل بود با خودی خدا. بعدی دعا آ دردودل با خودی خداوندی رحمان و رحیم. روما کردم به خانم آ از عمق جان تبریک عرض کردم.میلادی خودشون آ میلاد برادر بزرگوارشون امام رضا (ع) را . ...............هرچی دوروبرما نیگاه میکردم همه مشغولی دردودل با خانم بودن..... هرکسی با زبون آ لهجه خودش.

شبی خوب آ خوشی بود. در آغوشی گرم آ آروم آ معطر. دلم هوای زیارت امام رضا رو داره ..........هی هی هی ......

dubpbegzfhsgawehjv.jpg

صبح در محضر بانو با نوای دعای ندبه با آقام-امام زمانم-اباصالح المهدی(عج) به درد و دل نشستم. راستش خجالت زدم. خیلی وقتس نشده برم جمکران. چندین بارس میام قم آ ....... خجالت زدم. نمی دونم چی بگم شاید از بیلیاقتیمس آ راهم ندادن..... پا دعا ندبه که نشسته بودم اولش خیلی احساسی سرافکندگی داشتم............ اما آقا و سرورم مهربانن آ به روو آدم نمیارن.

جاتون خالی............یاد خیلیا بودم. یاد همه بروبچ وبلاگی


ساعت 10 -22 بود . برای رفع خواب آلودگی   پاشدم یه گشتی بزنم دوری حرم. پا حوض آ آب بازی بچه ها و بزرگترای بچه ها . دور تا دور صحن ها و آدمای جور واجوری که نشسته بودن آ مشغولبودن (یا به زیارت یا به شام خوردن یا به گپو گفتگوهای خودمونی یا به دل دادن به خانوم......) یه زنگ زدم به مشدی فاطمه که حالا دیگه باید رسیده فرودگاه. با آه و ناله جوابی سلام داد آ از همون اول برام تعریف کرد که توو راهی که میرفته  فرودگاه برای پرواز به مشهد تصادف کرده آ صورتش کلی زخم آ زیلی شده...... بنده خدا نمیدونستم چیکار کنم.... یوخده سربه سرش گذاشتم آ خندوندمش تا بلکی یوخده بخندد آ این مایچا صورتی له شدش از هم واز شه. بهش یادآوری کردم که یادش نره سلام منو به آقا امام رضا برسونه. تا منم اینجا به یادش باشم.

اوخی دلم برا فاطمه سوخت. بنده خدا با چه سختی داشت برای یه شب زیارت امام رضا می رفت مشهد. ولی خب خوشا به احوالش که لایق زیارت شده بود. آه از دل سیاه من. فاطمه عکاس هم مشهدس . خانم نغوی هم مشهدس ......... این چند روز با هرکی تماس میگرفتم مشهد بودس.  

نشسته بودم توو صحنه آیینه آ مفاتیح دستم بود. دیدم اگه منظور با خدا حرف زدن باشه توو مفاتیح هیچی به اندازه ی جوشن کبیر حال نمیده. اگه قرار باشه بشینم روو به قبله آ بخوام به درگاه الهی سرکی بکشم آ دلی سبک کنم . بهترین کلام. کلام جوشن کبیرس. بسم الله.