حسینِ من بیا.
حسینِ من بیا. و این دل شکسته را بخر.
حسینِ من بیا. مسافر جامانده را با خود ببر.
ظهر عاشورای تو, تشنه ی بوسیدنت, از کنار خیمه ها, در میان تشنگی,
رفتی و جا...........ماندم.
طاقتم را تاب کرد, پای پر آبله ام, مثل مادر شده ام , بعدِ تو نماز را من نشسته خوانده ام.
حسینِ من بیا. و این دل شکسته را بخر.
حسینِ من بیا. مسافر جامانده را با خود ببر.
عُقده ام وا شده است, دیده دریا شده است, سینه غوغا شده است, مثل رویا شده است,
نذر تو شد............ جانم.
این تویی کنارِ من, ای گلِ بهار من, سر بریده یارِ من,
تا به آخرین نفس پیش تو می........... مانم.
حسینِ من بیا. و این دل شکسته را بخر.
حسینِ من بیا. مسافر جامانده را با خود ببر.
حسینِ من..... تو رفتی و شکسته شد حریمِ تو,حسینِ من..... آواره ی خرابه شد یتیمِ تو,
حسینِ من......مرگِ من بود دمی که از تو جدایم کردند. در همان گوشه ی گودال فدایم کردند,
دوستانم که نبودند بگریند به من, دشمنانم همگی گریه برایم کردند, من که خود راهنمای همه عالم بودنم, سرِ خونین تو را راهنمایم کردند.....
حسینِ من بیا. و این دل شکسته را بخر.
حسینِ من بیا. مسافر جامانده را با خود ببر.