دست خط ... درباره وبلاگ ![]() به وبلاگ دست خط... خوش اومدین.دست خطم هنوز ایراد داره و در حال تمرین هستم، من وبلاگ نویسی را از سال1381 با (پرشین بلاگ) آغاز و با بلاگ اسکای ادامه و این روزها به پارسی بلاگ رسیدم. امیدوارم مطالب این وبلاگ خسته تان نکند و برای دانش افزائی شما مفید باشد... این وبلاگ در سال 1385 با نام دستخط... آغاز به کار کرد؛ وبلاگ دستخط سعی دارد با بیان نکته های طنز، اخلاقی و ... به بررسی مسائل اجتماعی، اقتصادی وسیاسی جامعه، در قالب خاطره نویسی بپردازد. نوشته های این وبلاگ نظر شخصی بنده است. ضمناً جهت افزایش سرعت وبلاگ مطالب مدت زیادی در صفحه نخواهد ماند و به آرشیو منتقل میشود که با توجه به موضوع میتوانید به آنها دسترسی داشته باشید... نقل مطلب با ذکر آدرس مجاز است. آخرین مطالب ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() آرشیو وبلاگ ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() پیوندها ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() لوگو ![]() آمار وبلاگ
ماجراهای سفر هنرمندان 1. وخیز بیا تا با هم بریم غرب 2. غرب غریب و جنوب مظلوم 3. عین الیقین دیدن آقاست 4. اولین شب در دیار کرمانشاه 9. عباسی در راه پاوه 11. بزرگداشت حماسه پاوه
23. مداح بزرگ 24. دلم پر می کشید.. 25. باشماق- مریوان 26. بازار ودریاچه زریوار و شام و... 27. تشکیل همایش بین المللی درانتهای اتوبوس 28. هنرمندا دستاشون بالا...
31. تحصن آ تفکر 32.سیرانبند. یادمان شهدا و زیارت عاشورایی به یادماندنی 33.دبیرستان شبانه روزی خاتم الانبیاء ............ در دست اقدام 34. تدارکات جهت تشکیل اجلاس سران موضوع مطلب : نزدیکای ظهر بود ، وسط بیابون . رسیدیم به یه دبیرستان شبانه روزی......... نوساز و تروتمیز. پیاده شدیم و ظاهراً تا فردا صبح همینجا می مونیم. جای جالب انگیزناکیه. دبیرستان شبانه روزی خاتم الانبیاء..... نهار رو همونجا توی سالن غذاخوری تناول فرمودیم همراه یک میوه بعنوان دسر. برای نماز ظهر و عصر آماده میشدیم. اینجا بود که جناب آقای محمد ژیانپور بعنوان مکبرِ ، الله اکبر رو گفتن تا بروبچ به صف بشن برای نماز جماعت. این اولین نماز جماعتی بود که آقای پیان÷ور کوچک مکبر میشدن. موضوع مطلب : یه شب هم اونجا موندگار شدیم. یه مدرسه ی شبانه روزی نوساز بود. توو بیابون. دور از شهر و روستا... موضوع مطلب : قلم به دست گرفتم که خدا خدا بنویسم به کارنامه ی خود رنگی از بقا ندارم ولی به خاطرم آمد که عرض حاجت خود را منی که شرم نکردم ز خون شهیدان رسیده بودیم میانه های جاده ی بانه-سیرانبند . پیاده شدیم و به روش سخره نوردی از کوههای پر از پوششهای باغ مانند(انگور- خیار - گوچه - کدوو... )رفتیم بالا ... تا رسیدیم به یادمان شهیدان گمنام پیشمرگان کرد مسلمان. اونجا با حاجی(روحانی کاروان)و در محضر شهیدان گمنام زیارت عاشورایی خوندیم به یادماندنی..... شب گر رخ مهتاب نبیند سخت است زینب چو دید پیکری اندر میانِ خون خنجر در او نشسته چو شهپر که در حباب یکدم فزون نرفت که رفت از کنارِ من گر این حسینِ من. سر او از چه بر سنان نه... نه....... این حسینِ من نیست . چند لحظه نیست که از پیش من رفته......... می گفت و میگریست چه جانسوز ناله ای حسین جان........حسین جان........حسین جان........ موضوع مطلب : غرب, شهدا, زیارت با عرض تسلیت محضر شریف آقا اباصالح المهدی(عج) و خانم فاطمه زهرا(س)
شب را در خوابگاه یکی از ورزشگاههای بانه ماندیم. ای دوست قبولم کن و جانم بستان با هر چه دلم قرار گیرد بی تو خلاصه کلی دمق بود آ قاتِ قات........ باید که شیوه ی سخنم را عوض کنم. از هر سه انجمن که در آن شعر خوانده ام وقتی چمن رسیده به اینجای(اشاره تا بالای دهان) شعر من دستی به جامِ باده و دستی به زلف یار دیگر زمانه شاهد ابیات زیر نیست عمریست به راه نوبت ماشین نشسته ام دارد صفار عمر کجا می برد مرا؟ موضوع مطلب : بعد از ظهر بود آ از جاده سقز _ بانه رد می شدیم . سردار اصفهانی برامون یوخده از مردمی سقز آ اهالی منطقه گفتند. اینکه آدما این منطقه همچین بفهمی نفهمی با رژیم جمهوری اسلامی خوش نیسند آ همیشه منتظرند تا یه طوری بشد آ اینا یک کلاغ 40 کلاغ بکنند تا بلکی بشد ازش یه هیاهویی چیزی بسازند آ خلاصه بکنندش پیرنی عثمون. موضوع مطلب : صحبتهای حج آقا تموم شده آ نشده رسیدیم. پیاده شدیم ولی یوخده عجیب بود. بروبچا همراهی سردار اصفهانی داشتند از یه جاده خاکی از یه تپه باشیبی تند می رفتند بالا . تپه ای که سمت راستش همش نرده های بلندی کشیده شده بود که نشون می داد اینجا لبی مرزس........... سردار اصفهانی از موقعیتی دره شیلر که روش وایساده بودیم میگفت: برای شادی روح شهدا بالاخص شهدای کردستان صلوات.
موضوع مطلب : هنرمندان, تقوا, غرب, شهدا حاج آقا سلیمی اومدن داخل اتوبوس ما . میکرفن را روشن کردن آ چند جمله ای صحبت نمودن. ...........اینکه من آمار اینجوری گرفتم فقط به خاطر این بود که بدونم چند نفر در زمینه تربیتی شاغل هستن. آ من اومدم باشدون دردودل کنم آ همینطور که دیروز به تعدادی از خواهران هم گفتم من فقط به همین خاطر قاتی شوما اومدم، که جو هنری و بخصوص سینمایی ما داره منحرف میشه........ من اومده بودم تا با دوستان فعال در این زمینه همراه و همصحبت بشم و بیشتر با مسائل این رشته ها آشنا بشم. موضوع مطلب : هنرمندان, تقوا, غرب صبح زود بود وسایلمونا جمع کردیم آ راه افتادیم. توو راه یکی از بروبچایی که مثلی خودمون هنرمند نبودا اینقده سین جیمش کردیم تا فهمیدیم خودش از راویای راهیانی نورس. خلاصه کلی نازشونا کشیدیم آ تهدیدشون کردیم تا حاضر شدن برامون روایتگری کنند. منم که یوخده اوسسام در تشکیل چنین اجلاسهایی. سرکار خانم شادرخ از سازمان ملل و اینکه دو نوع اطلاعیه داره می گفتن. در ماجرای جنگ بین ایران و عراق هم سازمان ملل همینکار رو کرد ........ البته بدون اینکه طرف متجاوز رو معلوم کنه. کل ماجرا رو در بیانیه ای محکوم می کرد. اینجا امام یک سخنرانی میکنن: می فرمایند : من از همه جوانان ایران پوزش میخوام . من از جوانان میخواهم که جبهه ها رو دوباره پر کنید. موضوع مطلب : هنرمندان, غرب, عملیات, مرصاد وقتی برگشتیم . هنوز به مدرسه(محل اسکان) نرسیده ماشین نگه داشت. جناب کیانی فرمودن پیاده بشین موضوع مطلب : هنرمندان, بازار, خرید, نخرید, نماز, شام, دریاچه, غرب |
||